«انقلاب سایبری» و سردرگمی ما
استاد عبدالله شهبازی
سیاست کنونی فیلترینگ ادامه سیاستهای چهار دهه اخیر است در موارد مشابه؛ ممنوعیت نوار کاست، ممنوعیت ویدئو، ممنوعیت ماهواره، و سپس فیلترینگ اینترنت. در نمونههای پیشین، پس از گذشت چند سال، و پس از صدمات جدی فرهنگی و مادی ناشی از این رویکرد، عموماً پذیرفتند که بینتیجه بوده است.
زایش و رشد هیولایی «تلگرام» طبیعی نبود. متمرکز کردن چهل میلیون ایرانی در یک پیامرسان را میتوان «پوپولیسم مجازی» نامید با این تحلیل که گمان میبردند بخش عمده نیروی تأثیرگذار جامعه ایران را میتوان در یکجا مجتمع کرد و «گلهوار» به سمتوسوی مطلوب سوقشان داد.
اکنون، با قطعی شدن فیلترینگ تلگرام، چهل میلیون کاربر ایرانی سرگردانند. قطببندی نیز آغاز شده. گروهی به پیامرسانهای داخلی روی میآورند، گروهی بار دیگر به شبکههای سرشناس جهانی اسبابکشی میکنند و گروهی در «تلگرام» میمانند تا بینند چه خواهد شد.
رویکرد مسئولان ایران به فضای مجازی را ناشی از عدم شناخت تحول عظیمی میدانم که طی سه دهه اخیر در حوزه ارتباطات دیجیتال رخ داده و «جهان مجازی» پدید آورده است که مرزهای «ملی» نمیشناسد.
این تحول را میتوان با دو تحول بزرگ سده نوزدهم میلادی مقایسه کرد که به دلیل تأثیرات بزرگ در حوزه تمدن و فرهنگ «انقلاب» نام گرفتند: «انقلاب راهآهن» و «انقلاب صنعتی».
از دهه ۱۹۹۰ میلادی با «انقلاب سایبری» مواجه بودهایم که، برغم گذشت سه دهه از شروع آن، هنوز در آغاز راه است و دائم با تحولاتی عظیمتر دگرگون میشود. گمان میکنم سیاستگذاران ایرانی، یا بخش اعظم آنان، هنوز درکی جامع و عمیق از اهمیت و آینده این تحول ندارند.
در این جهان مجازی «مدیا» ابزاری است که «محتوی» (کانتنت) را منتقل میکند.
البته باید بکوشیم در حوزه «مدیا» توانمند شویم، بویژه به دلیل اهمیت «دادهها» که بر اساس آن «مهندسی اجتماعی» صورت میگیرد، و رسوایی اخیر «فیسبوک» مهمترین نمونه آن است. ولی نباید، و نمیتوانیم، اشتباهات پیشین را، عمداً یا سهواً، تکرار کنیم و در این حوزه با انگارههای «ناسیونالیستی» سیاستگذاری کنیم.
«بستن درها» و ایزوله کردن ایرانیان از کاربران چند میلیاردی «جهان مجازی» آزمونی عبث و خطرناک است. حضور ایرانیان در این عرصه نه تنها اجتنابناپذیر است، یعنی راهی برای گریز از آن وجود ندارد، بلکه ضرور و حیاتی است.
به این دلیل، مکرر توصیه کردهام که از دو رسانه اصلی جهان مجازی (فیسبوک و توئیتر) رفع فیلتر شود تا نتوانند از طریق انحصار «مدیا» فضای مناسب برای رشد «پوپولیسم مجازی» ایجاد کنند.
اولویت ما تولید محتوی (کانتنت) است که بتواند در هر شبکه مجازی مخاطبان خود را بیابد. مانند سیاستهای اقتصادی و مالی، که بطور عمده از دهه ۱۳۷۰ پایهگذاری شد و وضع نابسامان کنونی را پدید آورد، سرمایه محدود خود را چنان پراکنده نکنیم که بکلی به هرز رود.